گ
ونزو یک مهاجر از اوروس بود ک?
? از ناکافیہیں و دکارتهای کمربند رانندگی کرد. او همیش?
? از خا?
?ری خود دور میبود، اما وقتی والدینش در مسحرات بر این دنیا رفتند، او به شدت از دست دادن خا?
?ری خود تهاجم کرد.
او تصمیم گرفت که باید به قبیلی گئالین برسد، جایی که پدرش و مادرش از آن قبیله برخاستند. در طول سفر، او با Many Challenges مثل بدحالیڈیں و دشمنان مواجه شد. اما او نہ صرف فیزیکی، بلکہ ذهنی چیلزها هم محسوب کرد.
در مسحرات، گ
ونزو به میسر میرسد و در آنجا پیدا میکند که خا?
?ری او در قبیلی گئالین است. او در اینجا ساکن میشازد و شروع میکند تا زندگی ج?
?ید خود را بنویسد. گ
ونزو از ای
ن س??ر لے تلمیثی کرد، کیوکی او به شدت متوجه شد که خا?
?ری واقعیاش در خود میدانست و فزایندهای برای جستجو در آن میرسد.